به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مراسم تجلیل از خانوادههای گرانقدر شهدا، «در کوی نیکنامان» با حضور خانوادههای شهید غلامحسین زارعی و سید ابوالفضل میرعلی اکبری در فرهنگسرای گلستان برگزار شد.
در ابتدای این مراسم حجتالاسلام وحیدی ضمن تبریک ایام ولادت حضرت زهرا(س) گفت: آیه ۱۹ سوره نساء، یک آیه دو کلمهای است که به کاملترین وجه، اخلاق زن و شوهر را بیان کرده است. حضور قرآن و نقش آن در زندگی این روزهای ما بسیار کم شده که بسیار تاسفبار است. خواندن قرآن و حفظ کردن آن در جامعه زیاد شده است، اما این کتاب آسمانی تبدیل به سرلوحه زندگی ما نشده است. وقتی یک جنسی هر اندازه ارزشمند، به صورت غیرآگاهانه عرضه شود، از اعتبارش کاسته میشود.
وی ادامه داد: روابط زن و شوهر باید این قدر درست و بر اساس اصول اسلامی باشد که هر کس بیاید و بخواهد از آن یک فیلم بسازد، بتواند در تمام جهان آن را به نمایش بگذارد و همه به آن افتخار کنند. یکی از جلوههای امر به معروف و نهی از منکر در همین مقوله است. چرا که زن و شوهر باید تکمیلکننده یکدیگر در گرایش به خوبیها و دوری از بدیها باشند. باید زندگی حضرت زهرا (س) را به دنیا عرضه کنیم تا جهانیان بدانند که اهل بیت چه ویژگیهایی داشتند. در حقیقت، یک کار خوب را این قدر باید خوب عرضه کرد که همه جهان آن را تحسین کنند. متاسفانه این روزها میبینیم که وقتی یک زن و شوهر از همدیگر جدا میشوند، خانوادههای دو طرف شروع به بدگویی پشت سر طرف مقابل میکنند. متاسفانه از آنجا که زندگی ما معروف نیست، طلاق گرفتنمان هم معروف نیست. پیامبر اسلام میفرمایند «النکاح سنتی». خب چرا ایشان ازدواج را سنت خود میداند؟ مگر ازدواج کردن در تمام ادیان وجود نداشته است؟ پاسخ این است که شیوه ازدواج در دین پیامبر اسلام متفاوت با دیگران است و به همین دلیل ایشان ازدواج را سنت خود میداند. ازدواج و زندگی زن و شوهر اسلامی این قدر باید زیبا باشد که برای همه جهان به عنوان یک الگو مطرح شود.
در ادامه این مراسم، نوبت به تجلیل از خانوادههای شهدا رسید. در این بخش، پدر و مادر شهید میرعلی اکبری و همسر شهید زارعی به روی صحنه آمده و صحبت کردند.
همسر شهید زارعی گفت: همسرم در عملیات فتحالمبین به شهادت رسید. ایشان به صورت داوطلبانه به جبهه رفته بود و در نهایت در خوزستان به شهادت رسید. زندگی در کنار ایشان باعث شد خصوصیات اخلاقی مثبت زیادی را یاد بگیرم. خاطرم هست که وقتی موضوع جبهه رفتن را با من مطرح کرد، در ابتدا مخالفت کردم. اما ایشان به من گفت اکنون لازم است به جبهه برویم تا دشمن به سمت خاک کشورمان پیشروی نکند.
در ادامه مادر شهید سید ابوالفضل میرعلی اکبری گفت: فرزندم ۱۹ ساله بود که برای خدمت سربازی به جبهه رفت. او در شهر کردستان به شهادت رسید. خاطرم هست روزی که او به شهادت رسید، بسیار دلنگران بودم. انگار شهادت ایشان به من الهام شده بود. چند روز بعد، یکی از دوستانش از جبهه به منزلمان آمد و خبر شهادتش را به ما داد.
وی به خاطرهای از آن شهید اشاره کرد و گفت: یک بار که ایشان به مرخصی آمده بود، ماجرای خوابی را تعریف کرد که در نهایت به حقیقت پیوست. یک روز به من گفت شب گذشته خواب دیدم پنج ستاره در آسمان است و من نیز به عنوان ششمین ستاره به جمع آنان ملحق شدم. از او پرسیدم که آن پنج ستاره چه کسانی بودند؟ در جواب، نام پنج نفر از دوستان و بستگان را آورد که همگی به شهادت رسیده بودند. او کاملاً مطمئن بود که شهید میشود و به من گفت که شهادت قسمتم شده است. تنها ۱۷ روز بعد از این ماجرا بود که ایشان به شهادت رسید.